تفاوت اين دو مفهوم بسيار زياد است. «شهرهاي جهاني» براساس فرضيه فريدمن، نقاط گرهگاهي توليد هستند، ولي «جهانشهرها» براساس نظريه ساسن، مكانهاي مركزي توليدات و خدمات پيشرفته محسوب ميشوند.بعدها يكي از نظريهپردازان عرصه شهري به نام تيلور در سال 2004 به تقسيمبندي شهرهاي جهان پرداخت و 6«جهان شهر» را بهعنوان بزرگترين كانونهاي توليد ثروت و موتورهاي پيش برنده جهان معرفي كرد. هنگكنگ، توكيو، نيويورك، پاريس، سنگاپور و لندن. او همچنين 54شهر ديگر را بهعنوان شهرهاي جهاني مطرح كرد. جالب است كه در اين تقسيم بندي باز هم نامي از تهران نيست.
مروري بر ارقام توليد ناخالص ملي و همچنين رشد دانش و فناوري در شهرهاي بزرگ و شكلگيري بازارهاي فرامنطقهاي در «جهانشهرها» و تلاش «شهرهاي جهاني» براي رسيدن به يك جهانشهر واقعي، آيندهاي حيرتآور را پيش روي شهرهاي جهان گذاشته است بهنحوي كه ريكاردو پترلا يكي از معتبرترين جغرافيدانان جهان، بر اين عقيده است كه طي 2يا 3دهه آينده 6 ابرشهري كه عنوان «جهان شهري» را بر خود دارند، جايگزين 7كشور فعلي قدرتمند جهان شوند. او بر اين باور است كه «در هزاره جديد شبكه شهرهاي جهاني و جهانشهرها، با مركزيت جهانشهرها، يك فراجغرافيايي نوين يا ژئوپلتيك نويني از كانونهاي ثروت و قدرت را شكل دهند كه هماكنون در حال ظهور است.»
تهران در اين ميان اما هنوز به جايگاه واقعياش دست نيافته است. پايتخت اگرچه گامهاي محكمي در عرصه ديپلماسي شهري برداشته اما هنوز به واسطه توليد ناخالص داخلي اندك و همچنين ارائه خدمات نه چندان پيشرفته راه بسياري دارد تا به سمت يك شهر جهاني پيش برود. اما قطعا با چنين گامهاي استواري كه اين روزها در تهران شاهد آن هستيم، اين فاصله هر روز كم و كمتر ميشود و در آينده نه چندان دور تهران نيز در قامت يك «شهر جهاني» سر بر خواهد آورد.
سهم توكيو بهعنوان يكي از «جهانشهرها» در توليد ناخالص داخلي بالغ بر هزار و 500ميليارد دلار است و نيوريوك نيز با توليد ناخالص داخلي هزار و 450ميليارد دلار دومين «جهانشهر» قلمداد ميشود. ميزان توليد ناخالص داخلي تهران اما در ميان شهرهاي جهان چندان زياد نيست. قرار است تهران تا سال 2020به رقمي معادل 172ميليارد دلار دست يابد كه اين بهمعناي راه زياد اين شهر براي دستيابي به توان مناسب براي رسيدن به عرصههاي مورد انتظار است.
نظر شما